آبتین باور یک رویا

تو را آسان نیاوردم به دست

این روزا دوباره حالم دوباره بد شده نی نی گلم ، از دست درد دیونه شدم انقدر که بعضی وقتا به همسری میگم که با پاش بره رو دستام انقدر محکم می بندم که شاید یه ذره دردش بهتر بشه و تازه معده درد شدیدم دارم می گن که فسقلیم داره مو در می یاره چه می دونم از این چیزا تازه من که خیلیم گرمایی بودم حالا بد جور سرمایی شدم حتی تا آخرین ماههای بارداریم هم مامانی همینطور بود .حالت تهوعم که هنوز پابرجاست ، خیلیم زود خسته می شم تنبل شدم ، مامانی دوره حاملگی سختی داره ولی یه چیزی هست که می گن که من تو را آسان نیاوردم به دست نازنینم ، تو محل کارم 2 تای دیگه از همکارام هم باردارن خیلی جالبه یکی بچه چهارمشه و یکی دیگه اولی ، یکی پسره یکی دیگه دختر فاصله بارداریمو...
15 بهمن 1391

غربالگری سه ماهه دوم و دالپر جفت و جنین IUGR

امروز نوبت غربالگری سه ماهه دوم بود با بابایی رفتیم دکتر طالقانی ( سونو پرتو )چون اون اجازه می داد که اون هم داخل بیاد ،چون نسل امید برای سه ماهه دوم اجازه نمی داد آقایون حضور داشته باشند، بازم مثل همیشه مطب شلوغ بود نوبتم که شد داخل رفتیم دکتر شروع کرد به سونوکه یدفعه بابایی با یه ذوقی گفت آخی اون سرشه که من خندم گرفت،خلاصه به سمت راست و چپ خوابیدم که گفت صدای قلبشو می ذارم بشنوید ،بعد اون صدای بلوپ بلوپ اومد که دیدم اشک تو چشمای همسری جمع شده آخه این اولین بار بود که صدای قلب فرشتمونو می شنید بعدشم سی دی سونو رو بهمون دادن که کلی ذوق زده شدم که بعد ها تو می تونی حتی دوران زندگی تو دل مامانیت و هم ببینی ،ما سریع رفتیم خونه مادر شوهرم که ...
2 بهمن 1391
1